مقدمه ای بر تاریخچه مایا
چکیده مقدمه
قوم مايا با فرهنگ ترين جامعه را در سراسر آمريکاي مرکزي تشکيل داد
. آنان در زمينه هاي ادبيات نوشتاري ، شهرسازي ، رياضيات و ستاره شناسي به پيشرفت هاي قابل توجهي نايل آمندند . ماياها ، باآن که فرهنگ اولمک در کرانه هي خليج مکزيک حدود نهصد سال پيش ازميلاد رو به انحطاط رفته بود شديداً تحت تأثير شيوه ي تفکر آنها بودند . تمدن درميان قوم مايا پيشرفت ميکرد و آنان به داد و ستد بازرگاني با شهرهاي مونت آلبان و تئوري هوآلکان در شمال پرداختند . اما بايد درنظر داشت که شهرسازي ماياها پيش ا ز آنکه شهرهاي باستاني فوق ساخته شوند ، آغاز شده بود . ماياهاي باستاني از يک نژاد و تيره بودند و به زبانهايي مشابه سخن ميگفتند . سرزمين هاي اوليه قوم مايا شامل منتهي اليه جنوبي مکزيک ، گواتمالا ، بليز و قسمتي از کاستاريکا و هندوراس مي شد ، مساحتي تقريباً به اندازه ي بريتانياي کبير . قلمرو ماياها را ميتوان به سه بخش تقسيم کرد : نواحي کوهستاني جنوبي که به سواحل اقيانوس آرام مي رسد ، نواحي مرکزي پوشيده از جنگل و نواحي خشک شمالي بعد از دوره ترقي اين تمدن ، سرانجام نه پيشگويي ها توانست تمدن مايا راز افول نجات بخشد و نه قرباني کردن ها . اين افول به دلائل مختلفي مي توانسته باشد : به خاطر پيشي گرفتن ميزان افزايش جمعيت از ميزان توليدات غذايي ، منازعات بین شهر ها ، خشکسالی طولانی که مردم را مجبور به ترک شهر ها کرده باشد . این اضمحلال کلاسیک را یکی از عمده ترین تغییرات تاریخ بشری خوانده اند والبته این به معنای پایان سرنوشت مایا نبود . درهمان زمان در نواحی شمالی تعدادی شهر که از سیمای کلاسیک مایا سهمی داشتد ، ساخته شد.بر اساس مطالعات جدید قربانیانی که قوم باستانی مکزیکی مایا به درگاه خدایان خود تقدیم می کردند برخلاف تصور موجود دختران جوان نبوده اند
. این مطالعات نشان می دهند پسران و مردان جوان قربانی هایی بوده اند که انتخاب شده و به درون حفره های زیرزمینی پر از آب انداخته می شدند.مایاها قومی بودند که پیش از یورش اسپانیایی ها حدود ۱۵۰۰ سال در جنگل های امریکای مرکزی و جنوب مکزیک زندگی می کردند.
این قوم معابد بزرگ سنگی بنا می کردند و روحانیان آنها در شهر چیچن ایتزا کودکان را برای رسیدن باران و داشتن زمین های حاصلخیز در محضر خدایان قربانی می کردند.
به این صورت که آنها را به درون حفره های پر از آب و غارهای زیرزمینی که «سنوتس» نامیده می شد می انداختند. این غارها منبع آب اقوام مایا بود و به علاوه دروازه ورودی جهان زیرین نیز تصور می شد.
گیلرمو دی آندا یکی از باستان شناسان دانشگاه یوکاتان با کنار هم گذاشتن استخوان های ۱۲۷ جسد یافت شده در اعماق یکی از غارهای مقدس چیچن ایتزا دریافت بیش از ۸۰ درصد این استخوان ها متعلق به پسرانی بین سنین ۳ تا ۱۱ سال بوده است. ۲۰ درصد باقی استخوان ها نیز متعلق به مردان بزرگسالی بوده که به احتمال زیاد برای دستیابی به جواهرات غرق شده به همراه قربانی ها به اعماق این غارها رفته بودند.
به گفته دی آندا، اغلب این کودکان به صورت زنده به درون غارها انداخته می شدند و برای خوشایند بیشتر خدای باران پوست بدن بعضی از آنها پیش از انداخته شدن کنده و اعضای بدنشان از هم جدا می شد.
به گفته این باستان شناس مایاها بر این باور بودند که خدایان چیزهای کوچک را ترجیح می دهند و خصوصاً خدای باران چهار خدمتکار داشته است که کوتوله بوده اند. به همین دلیل کودکان را به قسمت های کوچک تر تکه تکه می کردند تا خدای باران را خوشحال تر کنند.پیش از این باستان شناسان گمان می کردند دختران جوان قربانیان اصلی این قوم بوده اند زیرا بیشتر جواهرات یافت شده از جنس «جید» هستند. مایاها از ۸۵۰ میلادی تا زمان ورود مکتشفان اسپانیایی در مکزیک زندگی می کردند.
به گفته دی آندا، تشخیص جنسیت اسکلت ها پیش از آنکه فرد به سن بزرگسالی رسیده باشد دشوار است، اما وی می گوید برخلاف تصور موجود میان باستان شناسان ،شواهد فرهنگی که در اساطیر مایا وجود دارد اثبات می کند قربانیان پسران جوان بوده اند.
مایا ها
شاید بتوان امریکای جنوبی را مهد تمدن اسرار امیز زمین دانست
. تمام این اسرار بوسیله قوم اینکا و مایا به وجود امده است . سرزمین امریکای جنوبی از همان اغاز بعنوان یک معما در برابر مورخین و باستانشناسان قرار گرفته است . واز همان اغاز صدها سئوال در برابر کاشفین این سرزمین قرار داشت که تا امروز در هاله ای از ابهام فرو رفته است . تمدنی که به نقطه اوج هنر و علم میرسد و بناهای را میسازد که حتا دانشمندان امروز با تمام وجود در برابرش کرنش میکند . این قوم اثار زیادی را در نقطه نقطه امریکای جنوبی از خود بیادگار گذاشته بعنوان مثال خرابه های جنگل های "کوات مالا " و " یوکاتان " را میتوان با ساختمانهای عظیم و با شکوه مصر مقایسه کرد . سطح زیربنای هرمی چون " چولولا " که در 60 مایلی شمال مکزیکو قرار دارد بزرگتر از هرم " خوفو " است و زیر بنای هرمی که در "تئوتی هاکان" در 30 مایلی شمال شهر مکزیکو قرار دارد ناحیه ای به وسعت تقریبی هشت مایل را پوشانده و همهء ساختمانهای این بناها در یک خط و در جهت ستارگان قرار گرفته اند . مطابق قدیمی ترین متن هائیکه از " تئوتی هاکان " بجا مانده خدایان در این نقطه جمع میشدند, وبرای انسنهای دیگر تصمیم میگرفتند . از جمله میتوان به تقویم "مایاها" و فرمول نویسی شان که صحیح ترین و دقیق ترین تقویم های جهان بشمار میروند اشاره کرد و امروز ثابت گردیده تمام بناها در " چی چن ایت زا " و " تیکال " و " کوپان " و " پاله نگ " مطابق تقویم افسانه ای "مایا"ها ساخته شده است و این فقط بخاطره احتیاج نبوده, که مایاها هرم ها و بناهای خود را میساختند . بلکه نظر مهم تری برای ساختن این بناها در بین بوده است . که تقویم به انها دستور میداده که هر پنجاه دو سال یکمرتبه بتعداد معینی,از این پله ها میباید تکمیل گردد . سنگهای بکار برده شده با این تقویم ها ارتباط داشته و پایان هر ساختمان معرف یک دوره نجومی بوده است . در اثر پدیدهء خارق العاده و باور نکردنی که در سال 600 ( البته مبنای تقویم خودشان ) اتفاق افتاده!! مردم مایا ناگهان مجبور شدند شهرهای را ترک کنند . شهرهائی با ان معابد زیباو هرم های که حتا امروزه هم یک شاهکار هنری منصوب میشوند . مجسمه های ظریف, استادیومهای عظیم,میدانهای جالب, همه و همه را پس از صرف اینهمه تلاش و هنر و کار و کوشش پشت سر گذاردند. پس از تخلیه شهرهای مزبور, جنگل شروع به پیشروی در جهت شهر کرد و گسترش جنگل باعث نابودی ساختمانهای بزرگ گردید و بالاخره تمام ان زیبائی ها تبدیل به تابلوئی از خرابه ها گردید . پس از این واقعه دیگر هیچکس در این شهرها سکنی نکرد . تا امروز فرضیه های بسیاری توسط باستان شناسان و محققان درباره این گوچ عجیب بیان شده اما تمام انها تنها یک فرضیه هستند . اجازه بدهید چند فرضیه مهم را که توسط محققان بیان شده برای شما بیان کنم . عده ای بر این عقیده هستند که قوم مایا توسط یک حمله تجاوزکارانه از سرزمین خود بیرون رانده شدند , ولی بلافاصله این سئوال پیش می اید که کدام قدرت قادر بود تا مایاها را که در اوج تمدن و فرهنگ و قدرت خود قرار داشتند شکست بدهند.؟ ودلیل دیگر اینکه هیچ اثر و نشانه ای که بتواند از یک برخورد نظامی خبر بدهد در این سرزمین پیدا نشده است . نظریه دیگر این است که مسائل جوی باعث مهاجرت ملی سکنه این سرزمین شده است ولی دلیلی برای طرفداری از این نظریه وجود ندارد. زیرا که فاصله پیموده شده در این محاجرت دست جمعی فقط حدود 225 مایل است که حتا یک کلاغ هم میتواند به اسانی انرا طی کند . نظریه دیگر این است که هجوم بیماری باعث این مهاجرت شده اما بازهم همان سئوال فاصله کم مطرح میشود و در اخر چرا بعد از پایان بیماری به شهر خود باز نگشته اند . همانگونه که قبلا گفتم " مایا "ها اسرار امیز ترین تمدن پیشین بشر بشمار میروند .
2- "
ستاره شناسان بینظیر "
همانگونه که گفتم
"مایا"ها تقویمی بسیار دقیقی داشتند که تا 400 میلیون سال را بصورت دقیق محاسبه کرده بودند که حتا امروز هم برای دانشمندان بصورت یک راز باقی مانده . انها منجمان و ستاره شناسان بی همتائی نیز بودند که در کار خود بسیار خبره نشان میدادند . انها پس از مهاجرت دوباره شروع به ساختن ساختمانها, اهرام ها و معاید خود , مطابق تاریخی که قبلا در تقویم ثبت شده بود کردند . برای اینکه شما عزیزان به دقت و بینظیر بودن تقویم مایاها پی ببرید,دورهای زمانی مورد استفاده انانرا با هم مورور میکنیم دیدبانی ( رصدخانه ) چی چن اولین و قدیمیترین ساختمان مدور ( استوانه ای ) در مایا محسوب میشود و حتی در حال حاضر هم که مرمت شده دقیقا شبیه رصدخانه های امروزی میباشد . ساختمان مزبور,مدور و ارتفاع ان از جنگلهای اطراف بسیار بالاتر است . و به روی سه قطعه زمین مرتفع بنا شده است و در داخل پله هایی مارپیچ قسمتهای پائینی را به قسمت بالائی پست دیدبانی متصل میکند و در قسمت کنبدی این ساختمان دیدبانی دریچه ای است که میتوان از طریق انها ستاره ها و صفحه اسمان را بخوبی دید و رصد کرد. دیوار خارجی ان از نقش های خدای باران و انسانهای بالدار پوشیده شده است . همانگونه که قبلا گفتم اسرار بیشماری در این تمدن ناشناخته وجود دارد . این قوم اطلاعات زیادی از سیارات و بخصوص از اورانوس و نپتون داشتند . باور کردنی نیست ولی انها در ریاضیات خود از عدد صفر استفاده میکردند و برای همین محاسبات انها اینگونه دقیق میباشد . انان معلوماتی که منجر به محاسبات سالهای شمسی و ونوسی میشود را تا چهار رقم اعشاری بدست اورده بودند .مایاها در دوران شکوفائی خود به چیزهای بزرگی دست یافتند
. قدیمیترین شهر انها در " یواکزاکتون " در کشور گوتمالا یک مرکز مهم ستاره شناسی بوده و دارای یک بنای منحصر به فرد در دنیا بود, یعنی یک هرم در داخل یک هرم بزرگتر دیگر , و در نزدیکی ان مرکز , شهر "تیکالا " قرار داشت که پایتخت مذهبی و علمی محسوب میشد و دارای معابد سلطنتی باشکوه و باغهای معلق و یک استادیوم ورزشی بزرگ بود که بازی های ورزشی ملی خود را که شبیه به بازی بسکتبال امروزی ماست در انجا برگزار میکردند . این ورزش در واقع در عصر ماقبل کریستف کلمب در سراسر امریکای جنوبی محبوبیت داشت, ولی در میان مایاها بازی انطوری بود که برای تماشاچیان خطر بهمراه داشت , یعنی بازیکنان میبایست یک توپ لاستیک سفت را از میان یک حلقه سنگی که بطور عمودی در فاصله نسبتا دوری نصب شده بود, شوت نموده و از ان رد نمایند,تا یک امتیاز بیاورند . لذا وقتی که بازیکنی موفق می شد توپ را از حلقه رد نماید , موظف بود انقدر تماشاچیان را دنبال نماید و هر کدام را که به چنگ اورد لخت نموده و هست و نیست او را تصاحب نماید و این عمل تعقیب و گریز انقدر ادامه داشت تا سوت خاتمه کشیده شود . از مراکز مهم دیگر " یوکاتان " – یکی " اوکسمال " و دیگری " چیکن ایتزا " بود که حدود سال 534 میلادی بنیانگزاری شدند و هنوز هم میتوان شکوه و عظمت شاهانه انها را از روی خرابه های باقی مانده مشاهده نمود و موضوع عجیبی که در مورد انها وجود دارد , شباهت بناهای یادبود انها از نظر طرح و سبک به بناهایی از این دسته در کشور " کامبوج " و سایر قسمت های جنوب شرقی اسیاست!! بعضی از محققین عقیده دارند که در کنار خیابانهای شهرهای مایاها حوضچه های اب سرد و گرم وجود داشته و اب انها از چشمه های اب گرم تامین نمی شده است بلکه با استفاده از وسایلی اب را گرم میکرده اند . این اقدام انها در خور تعمق و ستایش است, و تاسیسات مشابه ان در زیر خرابه های قصر " ماینوس " در جزیره کرت و بعضی از شهرهای اسیائی مشاهده شده است . واقعا اصول شهر سازی مایاها بینظیر است . سیستم فاضلاب و همچنین ابرسانی انها بسیار منطقی و باور نکردنی است , اما این اقوام با این تمدن عظیم از چرخ استفاده نمیکردند . انها جاده های زیبا و حصار کشی شده را میساختند اما هیچ نشانی از چرخ و وسیله های چرخدار در این قوم بچشم نمیخورد .
فرعونی در مکزیک
قبل از اینکه پرفسور
"تامپسن" یافته های خود را تشریع نماید , چنین تلقی می شد که اهرام امریکایی و مصری از نظر کاربردی با هم متفاوتند , یعنی اهرام امریکایی صرفا به عنوان معبد ساخته شده اند و اهرام مصری به عنوان مقبره فراعنه بنا نهاده شدند . اما وقتی او شروع بخاک برداری از گودی واقع در داخل ان هرم نمود به اسکلت هفت انسان دست یافت که در داخل حفره اطاقک مانندی دفن شده بودند . شواهد دیگری در سال 1952 در یک محل که پر از اثار مایاها بچشم میخورد بدست امد !! از جمله یک هرم پلکانی عظیم در هشت کیلومتری شهر " پالنگ " در مکزیک, کشف شد . در انزمان تیمی از کاوشگران تحت نظر پرفسور "البرتو روزلهالیر " به مدت دوسال مشغول تجسس در ان ناحیه بودند تا اینکه موفق به کشف یک راهرو در داخل ان هرم شدند که مدخل ان عمدا با پاره اجر و سنگ مسدود شده بود . وی با جدیت بیشتری و با کار گروهی سخت انقدر به حفاری ادامه داد تا به کف هرم رسید و بعد از اینکه یک سنگ بزرگ را که مانع حرکت انها بود کنار زدند, با یک اطاق 5/2*4متر در زیر ان مواجه شدند , که در کف ان سنگ لوح حکاکی شده ای وجود داشت و علیرغم اینکه بعضی از کنده کاری های روی ان محو شده بود, ولی تصاویر خورشید ,ماه و سیاره زهره به خوبی نمایان بود . وزن ان سنگ لوحه و تنگ بودن فضای داخل ان اطاق چنان بود,که بلند نمودن ان بدون استفاده از وسایل مکانیکی امکان پذیر نبود و این معما بوجود داشت که مایاهای عهد باستان چگونه توانسته بودند ان سنگ عظیم و سنگین را در انجا کار بگذارند.؟ به هر حال پرفسور "تامپسن" با همان مشگلی روبرو شد که 25 سال قبل از وی , پرفسور " هاوارد کارتر " در مقبره توتان خامون روبرو شده بود. در اینجا نیز وی مجبور شد مانند همکارش از وسایل مکانیکی بهره گیرد و با یافتن یک تابوت از سنگ قرمز رنگ که اسکلت یک مرد به طول قامت 170 سانتیمتر را در بر داشت , پاداش زحمات خود را کسب نماید . علاوه بر تابوت, گنجینه نفیس دیگری از سنگ یشم در داخل مقبره وجود داشت که شامل یک ماسک از همان سنگ به قیافه شخص متوفی که روی صورت وی نهاده بودند . مسلم بود که او یکی از امپراطوران مایا بود,ولی نحو دفن وی در دل یک هرم این امر را ثابت میکرد که ارتباط نزدیکی بین تمدنهای حوزه مدیترانه و امریکای جنوبی وجود داشته است .. (( دوباره بحث قاره گمشده یا همان اتلانتیس به میان امد . ایا براستی این تمدنها از طریق این قاره با هم در ارتباط بودند.؟ یا باید بحث خدایانی که از اسمان امدند و به این قوم اموزش چگونه زیستن را دادند ایمان اورد.؟ یکبار دیگر متن ابتدای این مطلب را بخوانید : چقدر شبیه پیامهای ادیان امروزی ما است .. در مطلب بعد چند نمونه از این پیامها را برای شما مطرح خواهم کرد . )) در اینجا باید مطلبی را که توسط دوست خوبم "پیام" بصورت کامنت در مطلب قبل بود بگذارم, هر چند کوتاه است ولی جذاب و زیبا میباشد ""
خدایان از آسمان آمده و از اقوام مایا درخواست یک پایگاه و جایگاه برای فرود سفینه های خود کردند و به این اقوام بشارت دادند که پس از ساخت این بناها، ما دوباره رجعت کرده و شما را با خود می بریم. البته به این قوم جهت دسترسی به اهدافشان علوم ریاضی و ستاره شناسی و... را آموختند.) پس از ساخت این بناهای فضائی خدایان بازگشته و چند هزار قوم مایا را با خود به آسمان بردند. در ضمن در مورد تقویم که شما آنرا براستی از دقیقترین تقویمها بحساب آورده اید باید بگویم که تمامی پیشگوئی های مایا ها با اندکی تاخیر یا زودتر بوقوع پیوسته اند (در حدود سی ثانیه عقبتر یا جلوتر!!!) حتی انفجار برجهای آمریکا و وقوع جنگ و بلاخره پایان دنیا در سال 2012 ! بله حدود هفت سال دیگر! ....پرفسور
" ریماند کارتایر " درباره مایاها اعتقاد دارد که : انها در خیلی از زمینه های علمی از همتایان یونانی و رومی خود جلوتر بودند . انها در ستاره شناسی و ریاضیات خیلی ماهر بوده و در نتیجه علم گاه شماری را به مرحله تکامل رساندند . انها رصدخانه های گنبدی شکلی را میساختند که از نظر جهت یابی از رصدخانه های قرن هفدهم پاریس دقیقتر بود . از ان جمله میتوان به رصدخانه " کاراکل" اشاره نمود که در شهر "چیکن ایتزا" در سه طبقه ساخته شده بود . همچنین تقویم های بسیار دقیقی را بر مبنای سال 260 روزه ,ویژه امور مذهبی , 365 روزه خورشیدی و 584 روزه سیاره زهره تدوین کرده بودند . امروزه طول دقیق یک سال خورشیدی بعد از محاسبات طولانی در 2422/ 365روز تثبیت شده است . در صورتی که مایاها همین تقویم را 2420/365 براورد کرده بودند که تا سه رقم اعشاری مشابه تقویم امروزی صحیح میباشد.!! همین پرفسور درباره تقویم مصریان میگوید : احتمال دارد مصریان نیز به چنین رقم دقیقی دست یافته باشند و انرا از روی اندازه های اهرام استنباط میکنیم . در صورتی که مایاها تقویم مدونی داشته اند . ( اتفاقا مصریان تقویم بسیار دقیقی داشتند که من دارم به روی ان کار کرده و بزودی انرا در وبلاک قرار خواهم داد ) هنر بسیار پیشرفته مایاها همسویی های فراوانی با هنر مصریان دارد . مثلا نقاشیهای ابرنگ دیواری و یا تصاویر روی کوزه های انها نیم رخ کاملا واضحی از انسانهای سامی را نشان میدهند, که یا در حال شخم زدن هستند یا مهیگیری میکنند , یا دارند ساختمان بنا می کنند و یا به فعالیت های مذهبی مشغول میباشند . نمونه های مشابه ان را جز در مصر در جای دیگر نمیتوان سراغ گرفت . از سوی دیگر سبک کوزه گری انها شبیه به گوزه گری اتروریا و سنگ تراشی انها مشابه هندوها و اهرام پلکانی با شیب تندشان نیز شبیه به اهرام " انگکوروات است .
"
ریاضیات در سنگ نبشته ها "
در تمام تمدنهای دنیا
, کتابت به صورت ناقص اغاز شد و در طول سیر خود,بصورت یکنواخت و تدریجی تکامل پیدا کرد . اما این امر در مورد مایاها صدق نمی کند, زیرا هنر کتابت انها از همان اغاز تمدنشان به حد کمال رسیده بود . در ریاضیات نیز مایاها از وجود صفر باخبر بوده اند , انها صفر را بصورت یک صدف ریز بکار میبردند . همچنین به سیستم اعشاری,لگاریتم و دیگر محاسبات ریاضی اشنا بوده اند پرفسور " انر " در این باره چنین نوشته است : موقعی که تصویری در یک کتیبه مثلا 10 مرتبه یا بیشتر تکرار میشود و یا تعداد پله های یک هرم تا انتهای بصورت دقیق و حساب شده محاسبه میگردد, این نشانه یک محاسبه دقیق ریاضی میباشد . تمام هنر مایاها در ریاضیات متمرکز شده بود که در نهایت به روی کتیبه های سنگی منتقل شده است . علم نجوم نیز در مایاها نسبت به بقیه اقوام ان سرزمین به مراتب پیشرفته تر بوده است, اگاهی انها به سیستم منظومه خورشیدی و صور فلکی تعجب برانگیز است . یک طاق با عظمت به یادبود کنگره ستاره شناسی که در 2 ماه سپتامبر 503 میلادی در "کوپان" ان سرزمین برپاگردید,بنا شده است ( واقعا جای تعجب دارد که این قوم اسرارانگیز این همه علم و معرفت را از کجا اموخته اند.؟. کتیبه ای که نشان از گرامی داشتن این کنگره ستاره شناسی که در ان بزرگترین عالمان و ستاره شناسان مایا در ان شرکت کردند با تاریخ مختص مایا بر طاق یکی از بناها نقش بسته است.!! ) ساختمان رصدخانهی انها بطور شگفت انگیزی مشابه رصدخانه های امروزی ما میباشد,منتهی بدون وجود دستگاه و الات مدرن ستاره شناسی امروز, و جای تعجب اینجاست که انها بدون داشتن این قبیل تجهیزات چگونه توانسته اند اطلاعات دقیقی در مورد اجرام سماوی کسب نمایند.!! ایا براستی انها " اربابان کره زمین " بوده اند.؟ اجازه دید یک نگاه کلی به شهرهای مایا بیندازیم . شهرهای انها با جلال و جبروت, تمیز و مرتب بوده است . میادین و چهارراه های انها وسیع و سطح خیابانها یا سنگفرش بوده و یا با ماده سفید سیمان مانندی پوشیده شده بود . معابد انها مزین به تصاویر عظیم موجودات عجیب و باغچه ها و اب نماهای زیبا در همه جا بچشم میخورد. یک سیستم فاضلاب بهداشتی تما شهر را در بر گرفته . جاده های انها بخوبی جاده های اینکاها نبوده ولی این چیزی از ارزش جاده های انها کم نمی کند . مثلا جادهء به طول 100 کیلومتر از کوبا به یاکزونا که با سیمان پوشیده شده و طرفین ان نرده کشی شده بود و تماما از یک منطقه صعب العبور باتلاقی گذشته است . سئوال این است که " مایاها که از چرخ استفاده نمیکردند و هیچ گاری و یا وسیله چرخداری در شهر انها نبوده این جاده ها را برای چه احداث کردند.؟" . مایاها انواع مختلف گیاهان را پرورش داده و رنگ های متنوع گیاهی تولید می کرده اند – مثل ابی , بنفش,نیلی و رنگهای دیگر . انها همچنین از لاستیک برای ساختن پای افزار,توپ بازی و ضد اب نمودن لباسهایشان استفاده میکردند ( البته منظور از لاستیک درختی میباشد که از ان ضمغی بدست می اید که خاصیت لاستیک دارد و به همین نام انرا میشناسند ) انها حتی از برگهای فندوق وحشی و با استفاده از چسب و صمغ , کاغذ و کتاب درست میکردند . با وجود اینها تفاوت تکنیک انها غیر عادی نبود . این خلاصه ای بود از تمدنی که "مایا "نام دارد و همچنان اسرار امیز باقی مانده . هنوز کسی نمیداند که انها این همه علم را از کجا بدست اوردند . چرا مهاجرت ملی کردند . و این تمدن عظیم چگونه از میان رفت . امیدوارم توانسته باشم با معرفی این قوم اسرار انگیز کمکی هر چند کوچک در جهت معرفی این قوم پر معما کرده باشم .